نارنجی ترین نارنج

چیزهای بدزیادداشته ام که بعدترش گریه کرده ام وگریه ام بندآمده,

 ولی ازلحضه شنیدن آوار امروز گریه کرده ام, چیزی برای بعدترش نمانده, چیزی برای بندآمدنش نمانده..
موافقین ۵ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۵ ، ۲۰:۵۸
خانم نارنج
دارم به این نتیجه میرسم که بعضی آدم ها با رفتنشون برکتی ومیارن که اگربودن این برکت نبود.
موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۵ ، ۱۹:۰۰
خانم نارنج

زندگی به شما این قابلیت روازیک جایی به بعدبهتون میده که شعورآدم هارو ازدهنشون تشخیص بدین ,

دقیقا ازدقیقه ای که میگه سلام تا وقتی که میخواد بره شما میتونین ازسایزکلمات گنده ترازدهنش بفهمین 

چه رابطه مهمی بین دهن وشعورو وجودداره.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۲
خانم نارنج
وسط سرمای زمستون ,بوی وایتکس پاشیده کف خونه ودارم حس میکنم چقدربه یک استخررفتن احتیاج دارم 

چندشب پیش هم وقتی بوی اسپند پخش شد توهوای هال ,حس کردم دلم برای یک عروسی رفتن تنگ شده ,

برای من همیشه حس بویایی اشکمودرمیاره چون قبل ازاینکه یاده چشم وصورت کسی بیفتم یاده بوی 

ادکلنش یاده بوی شکلاتی که برام خریده بود یاده شامپوی موهاش همه اینا برای رسوندن به مرز یک دل سیر

گریه کردن کافیه برای همین الان چندسالی میشه سعی میکنم وقتی با کسی هستم ادکلن خاصی استفاده نکنم

 اینجوری خاطرات بهترهضم میشن اینکه میگم کسی فکرنکنین قلبم ترمینال جنوب باشه نه ,امروزم اشکم دراومده ه

ولی خبری ازبوی هیچ ادکلنی نیست...
موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۵ ، ۱۳:۵۲
خانم نارنج
دلم میگیره میشنم ,دردنیای توساعت چنداست ومیبینم بعدازهزاربار ودلم ضعف میره 

ازبازار ,رشت و عشق دور وحال خوب و...
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۲۱:۴۹
خانم نارنج
آدم هایی که دودستی به زندگی چسبیده اند و
مدام فیلم میبینند
یا مدام بی وقفه کارمیکنند
یا مدام خرید میکنند
هرچیزی مدام یعنی, یک تنهایی مدام ,پشت این دودست چسبیدن ها به فیلم وکار و...است.
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۵ ، ۱۹:۴۶
خانم نارنج
هیچ خیابونی توی دنیاهنوزساخته نشده که منو ازاینجا ,به تو,دراونجا برسونه ,ولی اگربود هرجای خیابون بود
 بغلت میکردم وشاید عکسمون میفتاد توصفحه  اینستا مردم وبعدمیگفتی هنوزبی غیرت نشدم وسط مردم منوببوسی 
وبغل کنی ولی کاش توبی غیرت میشدی واون خیابون ساخته میشد...
موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۵ ، ۱۹:۳۳
خانم نارنج

یک روزم توزندگیم صبح میشه میدونم صبح میاد..

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۵ ، ۲۳:۴۴
خانم نارنج
دیشب تولده  پسرخالم کسرابود وقتی کسرابه دنیااومد من واسه بقیه کوکو سیب زمینی پختم خونه رومرتب کردم 
همه چی وبرای مهمون آماده کردم زنگ زدم به شوهرخالم که بیادخونمون ناهاروبعدم حاضرشدم رفتم مدرسه ,
به عددشمع روکیکش که نگاه میکنم یادم میادمن اون روزا فقط 11سالم بوده....
موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۵ ، ۲۲:۱۵
خانم نارنج
این چندروزکه برام حس هیچ چیزه زندگی جزیوگای سره صبح نبوده ذهنم به شدت درگیرجریان زندگی دوستم بود, کسی که همزمان بامن جدایی روتجربه کردوالان بعدازچندسال باآقایی واردرابطه شدن این آقادراین دوران 2باربه خاطررابطه داشتن باکسی دیگه رابطش بادوست من رفت هوا,بعدازاون این آقا چندشب پیش دقیقا قبل ازاین حال بهم زدن من درست همون شبی که مامان آش دوغ پخته بود ,برمیگرده به دوستم میگه چرامهریتونگرفتی؟دوست منم میگه چون حس خوبی ندارم و...این آقاهم میگه خب بروبگیربده به من میخوام جایی واجاره کنم ,دوست بهش برخورده وولی همچنان داره ادامه میده این آقاقبلاکه فهمیده بوددوستم مطلقه است بهش گفته بود بروترمیم بعدازسرش افتادگفت دیگه بایدشناسنامتوعوض کنی بخوای بامن باشی ,من چیزی که داره اذیتم میکنه یک چیزه اولا چیزی که مدت ها دارم ازش رنج میبرم چرتکه انداختن دختروپسرارومال وپول همدیگه است نمیگم پول بده ولی وقتی برای پول درآوردن به عنوان یک زن یامرد غلطی توزندگی نمیکنیم نباید اول یک رابطه حساب کنیم چقدرپول ازش به مامیرسه ومهمترازپول اینکه وقتی تصمیم میگیریم کسی وواردزندگیمون ورابطه عاطفی زیادباهاش داشته باشیم یا طرف وهمینجوری هست دوستش داشته باشین یااصلا به هردلیلی خیلی چیزابراتون هضم نشده است ادامه ندین.
موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۵ ، ۰۹:۱۵
خانم نارنج