نظری به حال ما کن
سه شنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۴۴ ب.ظ
یک روزی یکی ودوستش داشتم اونم منودوست داشت, اومده بود خواستگاری عمم گفته بودبه دردمانمیخورند
اونجانفهمیدیم چرابدردنمیخورندوقتی عمه برای پسرش اومدخواستگاری فهمیدم چراشوحالا امروزاونیکه
دوستش داشتم قراره پدربشه چقدربراش ذوق کردم دارم فکرمیکنم چقدرچیزهایی زیادی داشتم که فکرمیکردم میشه
ونشده وچقدرچیزهای زیادتری داشتم که فکرمیکردم نمیشه ولی شده,فرداوقت سفارت دارم برام موج
مثبت بفرستید این باربشه بعدش دومینو زندگیم خوب میره جلو.
۹۶/۰۸/۱۶