حال بد

ما با, بابا فقط یک باررفتیم سفرباهم, ولی بابا خیلی سفررفته بی ما,بازم داره تنها میره این یعنی یک حال بد.

سفرباید..

اولین کاری که بعدازقبولی باید انجام بدم یک سفر به شیوه ی هیچهایک گردی باید باشه اگرشما هم نمیدونین هیچهایک 

چیه درگوگل جان سرچ کنین شاید براتون جذاب بود درهمین حین که میگشتم درخلال یافتن اطلاعاتی برای هیچهایک

 یک سایت جالب پیداکردم که براتون ادامه پست میزارم ,ولی  به شدت توصیه میشه برای خانوم ها اولین سفرهیچهایک

 روتنهایی نرن امیدوارم تااون موقعه دوست جانی بیایم که باهاش بتونم هیچهایک برم,اینکه قراره تواین یکسال همه چی

 زندگیم بخش بخش بشه وهرکاری بیفته برای بعدازقبولی حس خوشایندی برام نداره حداقل برای من ,ولی خب خاصیت 

زندگیه ومن الان درنبردبرای قبولی رشته خاص میجنگم.

سایتی که به نظرم خوب بود:saboktar.com

دم دستی

امشب وقتی بابا برای مامان یارمرا میخواند 

یاده مردهایی افتادم که درزندگی من هیچ نخواندند 

یاده شعرهای ای لیا افتادم یاده اینکه شاید مخاطب خاصش نداند که چه اندازه خوشبخت است 

وقتی برایش مینویسد:از میانه(یِ) جمع, میلِ ما به تو بود, همین توئی که نبودی ...,شاید

فقط فرضیات من باشد وشعرهای ای لیا مخاطب ندارد وهرچه هست حال خوب کن است حال خوب کن دم دستی.

صدای نارنجیت

دلم برای فرانه تنگ شده برای اون جای حرف زدنش که وقت خداحافظی میگفت قرررررررربونتون برم من.

جوراب

بگرد چیزی پیداکن برای سرشلوغ کردن

برای ازیادبردن

اینوازتکثیر جوراب های گل دار و راهدارو رنگداره بعدازتوفهمیدم

الف

ازاینکه دچارآرامش نسبی درزندگیم هستم حس خوبی دارم .